واقعا من نمیدونم چرابعضی هادر اینترنت صداقت ندارند،مثلا همین چندوقت پیش بود که شخصی به نام ع.ر به وبلاگم آمد وگفت که خیلی وبلاگ قشنگی داری وازاین جور حرفا ومن میخواهم همیشه به وبلاگت سربزنم و.......
ودرآخرگفت پایه ی تبادل لینک هستی؟
ولی من چون ازوبلاگش خوشم نیامد تبادل لینک نکردم.
خداشاهداست که آقای ع.ر را دیگرندیدم ودفعه اول وآخرش بودکه به وبلاگم سرزده بود.
آخه چراالکی دروغ میگین؟
هاااااااااان؟
امروز میخواهم جیغ بزنم،آخه این چه وضعیه فامیل دست دیزی(همون فامیل دوردوردور)فوت شده حالا ما به خاطر مراسمش نباید بریم شمال.آیا این انصاف است؟
اعصابم داغونه...........
یک سال روی این سفر برنامه ریزی کرده بودم.........
خلاصه بگذریم..........
سفر مشهد خوش گذشت که البته جایی جز حرم نرفتیم،تازه همان ضریح هم دستمان نرسید چون بسیار شلوغ بود تنها شانس خوبمان هتل مان بود،یعنی عالی بود،تنها مشکلش این بود که دستشویی اش فرنگی بودوترافیک اینترنت شان هم تمام شده بود،ولی ازلحاظ امکانات حرف نداشت.اسمش روهم میگم اگه خواستید برید:
هتل پرستاره،امام رضا۱۸.
پایان.
شاید این آخرین پستم باشد،شاید.........
شاید فردا من نباشم،حتما..........
دلم گرفته.............
شاید این آخرین فشارهایی است که من به کیبورد وارد میکنم،شاید............
هیییییییی.................
اگر میخواهید دلیل گفتن این جمله هارا بدانید حداکثر تا ساعت ۲۲ سوال های خودتان را بپرسید.
شاید فردا من نباشم...........
من را حلال کنید...........
شاید آنجایی که من میروم اینترنت نباشد،حتما.............
خلاصه حتما من را حلال کنید،شاید............
نمیدونم چرا امروز به یاد مرگ افتادم.
اگر دلیلش رامیخواهید خوب سوال کنید،حتما جواب میدهم،حتما...............
پایان،شاید پایان عمر این وبلاگ،شاید............
شاید پایان عمر من،شاید........
تمام.
