انقدر ازاین اخلاق پدرم بدم میاد که وقتی تویه کاری بی حواسی می کنم مثلا یه زیر نویس ازتلویزیون رواشتباه می خونم،میگه علی همینجوره دیگه تودرس خوندنش هم همینجوره که هیچوقت به هیچ جا نمیرسه و.........
حالا خوبه درس من بدنیست هرازگاهی نمرات بدهم دیده میشه که آن هم اتفاقین.
راستی بازدیدکننده های گرامی درصفحات مجازی پشت سرکسی حرف زدن غیبت حساب میشه؟
انقدازاین ضرب المثل بدم میاد که میگه:
<<پارسال دوست امسال آشنا>>
-----------------------------------------------
یه وقفه 12روزه پیش اومده بود خیلی دلم واستون تنگ شده بود ببخشید دیرکردم.
یکی ازموضوعاتی که دراین وبلاگ داشت فراموش میشدپست های <<بدم میاد>>یا<<خوشم میاد>>بودکه من یکی ازچیزهایی که ازش بدم میاد یاخوشم میادرومیگم وشما دربارش حرف میزنین.
خیلی دوس دارم ببینم شما چه نظری دارین میخواین این مطالب ادامه داشته باشه یانه؟
کسایی هم که مطالب قبلی رونخوندن حتما بخونن.
پایان
یکی دیگر از کارهایی که من بدم میاد اینه که بعضی ها اعصابشون از جای دیگه خورده آنوقت سریه آدم دیگه که اصلا به اون ماجرا ربطی نداره خورد میکنن.
ازین اخلاق پدرم درهنگام مسافرت بدم میاد:
مثلا ساعت۴ صبح است همه را بیدار میکند ومیگوید بلند شوید،ساعت۷ صبحه پاشید دیر شد.
آنوقت وقتی بلند میشویم میبینیم ساعت۴ است به اومیگیم الان که ساعت چهاره.
بابام:خوب تا آماده بشین،ساعت ۷ میشه!!!!!!
من واقعا در تعجبم آخه ۳ساعت آماده شدن!!!!!!!
اینقدر ازآدمای خرخون(ببخشید درس خون زیادی)بدم میاد.(1)
_________________________________________________ 1.فکرکنم الان ازخودم هم بدم میاد.