اون بودکه نمازرایادآوری کرد
حدودده سالم بود.داشتم باپسرخاله هایم بازی میکردم.اذان میگفتند.
حدودده سالم بود.داشتم باپسرخاله هایم بازی میکردم.اذان میگفتند.
اولا سلام امیدوارم حالتون خوب باشه ایام سوگواری اباعبدالله رابرهمه ی شما تسلیت می گم.تواین پست حرفای زیادی دارم.بعضی ها می گن زودبرگشتی بعضی ها میگن دیربرگشتی بعضی هاهم که کلا هیچی نمیگن.بعضی هاهم که میگن که چرااصلا برگشتی؟(که البته باجمله ی زودبرگشتی یکی است.)
تواین پست ازخیلی چیزامیخوام حرف بزنم ونمیدونم ازکدومشون شروع کنم:
١.تواین چندوقته چیکارمی کردم وچرارفتم؟
٢.هدفم درآینده چیه؟
٣.روزسه شنبه یکی ازروزهای ماه محرم(روزحضرت قاسم)
...................................................................................................
اماسرانجام بامورددوشروع می کنم.
تواین چندوقته چیکارمی کردم وچرارفتم؟
جواب:تواین چندوقته امتحانات مستمر داشتم والبته هنوزهم ادامه داردکه امتحان های بسیاربسیاربسیاربسیارسختی هم بودند.
..................................................................................................
روزسه شنبه (نمیدانم روزششم یاهفتم ماه محرم)روزحضرت قاسم(ع)بودومن وکلاس دوم دبیرستانی های مدرسه مان به امامزاده آقاسیدمعصوم واقع درنیروگاه رفتیم.درابتدا چون مدرسه ی ما یه خورده زودرسیده بودیم یه خورده الّاف شدیم.(الّاف:به معنای وقت تلف شدن)سپس یک شعری را تمرین کردیم که شعر زیربود:
ای عموجان،توبیا برتماشای قاسم
ای عموجان،دیدنی شدسراپای قاسم
ای فدای سرت باتو سربسته گویم
تاکه گفتم یتیمم دویدن به سویم
هرکجا بگذری مانده صدتارمویم
واویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلا
پُرزِخون شد،این دلِ تنگِ تنگم عموجان
درکجایی،زیرِبارانِ سنگم عموجان
کی شود تاسراغی توازمن بگیری
بایدازمن نشانه زِدشمن بگیری
سرندارم که بررویِ دامن بگیری
واویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلا
ای عموجان،به تماشایِ من صف کشیدند
ای عموجان،نازِمن بالگد می خریدند
خودپشیمان شدم تاکه گفتم یتیمم
موپریشان شدم تاکه گفتم یتیمم
تیروباران شدم تاکه گفتم یتیمم
واویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلا
توسراپا،می دهی بویِ بابایِ من را
درکجایی،تاببینی عزیز حسن را
نوبیا سعی خودرابکن ای عموجان
که نماند یتیمِ حسن دربیابان
وَرنه بارِدگر می شود نیزه باران
واویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلاواویلا
سپس مدرسه های دیگرهم آمدند.یک حاج آقای نسبتا محترم آمدویک ساعت حرف زد.بعدسینه زنی شروع شداما دودقیقه نگذشته بودکه معاونین نسبتا محترممان به ماگفتند که پاشویدبرویم.
من به یکی ازدوستانم گفتم:((فکرکنم سیاه لشکر کم داشتند مارا آوردند.))آخه اگه قراره مادرسینه زنی نباشیم پس چرا ماراآورده اند؟
..............................................................................
هدفم درآینده چیه؟هدف خاصی ندارم فقط اینه که فعلا همین جوری به درس خوندنم ادامه بدم وهدف دیگرم اینه که تازمانی که میتونم به نوشتنم دراین وبلاگ ادامه بدم.
شایدم روزی رفتم ودیگربرنگشتم وآن زمان هست که قدرمن راخواهیددانست.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ببخشید یک لحظه احساساتی شدم.
خب خیلی خستتون کردم تاپستی بعد خدانگهدار.
پایان.
سه شنبه
عربی/جغرافی.ریاضی.جغرافی.ریاضی
عربی:محمدنژاد
معلم خوبیست وبسیارعالی درس میدهد.
فقط اشکالش اینه که امتحاناتش بسیاربسیاربسیاربسیار سخت است.
جغرافی:سامانی.کرمی
ابتدا قرار بود آقای سامانی باشد اما به دلایلی نیامدوتابه امروزمعلم جغرافی نداشتیم.
این معلم جدیدهم که آمده اصلا حال خودش روهم ندارد.
چهارشنبه
دینی.هندسه.زبان فارسی.عربی
دینی:احمدی
معلم خوش اخلاقیست اماازدرس دادن هیچی بلد نیست وبچه هادرس میدهند.فقط بلده امتحانهای بسیارسخت بگیره.
زبان فارسی:محمدحسینی
معلمی بسیارمزخرف.قبلا درباره ش توضیح داده ام.
1شنبه
آمار.هندسه/فیزیک.ریاضی.دینی/شیمی
آمار:حامدنیا
معلم خوبیست امابیشترچیزهارامیگه خودتون بریدحلکنید.
چون معلم هندسه مان هم هست گفته زنگهای آمارهنندسه هم بیاوریم.
اما کلّن هندسه درس میدهد.
ریاضی:(خداوند پور)
خیلی سریع درس میدهد.ازهمان اول که می آید شروع میکندبه درس دادن تا آخر زنگ تفریح بعد.هروقت ریاضی داریم همه ی بچه هاعذا میگیرند.
روزاولی که آمدسرکلاس سه نفرپای تخته آورد ودوسوال ازپارسال کرد وبچه ها هم هیچی بلد نبودند وگفت جلسه بعدی امتحان ازکل کتاب ریاضی پارسال.
ولی عالی درس میدهد.
2شنبه
فیزیک.ادبیات.زبان انگلیسی.دفاعی
ادبیات:رحمانی
معلم باسوادیست. کلی مطلب میگوید.من که ازش راضی ام.برای دوخط متن یک صفحه مطلب میگوید.
زبان:غفارزاده
کلاسش خشک است وبه درد نمیخورد.درحدجلبک درس میدهدودرحدانیشتن امتحان میگیرد.
دفاعی:بیگدلی(حاتم سان)
معلم خوش اخلاقیست وازشیوه درس دادنش خوشم می آید.
ترک است.یک معلم ریاضی درمدرسه مان وجودداردکه کپی اواست به نام حاتمی.
ترک های مدرسه مان به اومیگویند حاتم سان یعنی شبیه حاتمی.
تواین پست ودوسهتا پست بعدیم ازمدرسمان میگویم.
شنبه:شیمی،فیزیک،شیمی،ورزش
شیمی:گلچی
معلم خوبیست.درس خوب می دهد.تقریباهردوهفته یکبارامتحان میگیردوبچه هاقشنگ درس رایادمیگیرندتنهابدی امتحاناتش اینه که از4نمره امتحان میگیره واگر0.25کم بشی 1.25 ازنمره ت کم میشه مثل امتحان امروزمن.بیچاره امروز تصادف کرده بود ودرب وداغون شده بوداماغیرتش جواب نداده بودوبه مدرسه امده بود.
فیزیک:صیفی
درس خوب میدهداما بیشترسر کلاس مسخره بازی میکند.
همه کلاسهافصل2راشروع کردند اما ما هنوز اول فصل یکیم.
ورزش:عطایی
توضیحی موجودنیست.
پایان.